اینتر نت هوشمند اول

اینتر نت هوشمند اول

مرکز اینترنت شهرستان مرودشت ,adsl 2+ , wireless ,dialup
اینتر نت هوشمند اول

اینتر نت هوشمند اول

مرکز اینترنت شهرستان مرودشت ,adsl 2+ , wireless ,dialup

پدر ایران زمین(قسمت سوم)

به نام ایزد منان

ادامه از قسمت قبل:

بدین جهت همه بیشتر دوست داشتند کوروش بزرگ را در صحبت ودر گفتگو ببینند تا در سکوت و خاموشی،از وقتی که با گذشت زمان کم کم قد کشید و به سن بلوغ نزدیک شد 

 در صحبت بیشتر رعایت اختصار می کرد ، و به لحنی آرامتر و موقر در حرف می زد.کم کم چندان محبوب و مودب شد که وقتی خویشتن را در حضور اشخاص بزرگتر از خود می یافت سرخ می شد وآن جوش و خروشی که بچه ها را وا می دارد تا به پر و پای همه بپیچد و بگزند در او آن شدت خود را از دست می داد.


از آنجا که از نظر اخلاق آرام تر شده بود نسبت به دوستانش بیشتر مهربانی از خود نشان می داد.کوروش در واقع به هنگام تمرین های ورزشی ،از قبیل سوارکاری و تیراندازی و غیره که جوانان هم سن و سال اغلب با هم رقابت می کنند،او برای آنکه رقیبان خود را ناراحت و عصبی نکند آن مسابقه هایی را انتخاب نمی کرد که می دانست در آنها از ایشان قوی تر است و حتما برنده خواهد شد،بلکه آن تمرین هایی را انتخاب می نمود که در آنها خود را ضعیف تر از رقیبانش می دانست،و ادعا می کرد که از ایشان پیش خواهد افتاد و از قضا در پرش با اسب از روی مانع و نبرد با تیر و کمان و نیزه اندازی از روی زین ، با اینکه هنوز بیش از اندازه ورزیده نبود،اول می شد.


کوروش وقتی هم مغلوب میشد نخستین کسی بود که به خود می خندید،از آنجا که شکست های کوروش در مسابقات وی را از تمرین و تلاش در آن بازیها دلزده و نومید نمی کرد،و برعکس با سماجت تمام می کوشید تا در دفعه ی بعد در آن بهتر کامیاب شود؛در اندک مدت به درجه ای رسید که در سوارکاری با رقیبان خویش برابر شد و باز هم چندان شور و حرارت به خرج می داد تا سرانجام از ایشان هم جلو زد.وقتی کوروش در این زمینه ها تعلیم و تربیت کافی یافت به طبقه ی جوانان هیجده تا بیست ساله درآمد،و در میان ایشان با تلاش و کوشش در همه ی تمرین های اجباری ، با ثبات و پایداری،با احترام و گذشت به سالخوردگان و با فرمانبرداریش از استادان انگشت نما گردید.


زندگی کوروش جوان بدین حال ادامه یافت تا آنکه یک روز اتفاقی روی داد که مقدر بود زندگی کوروش را دگرگون سازد؛یک روز که کوروش در ده با یاران خود بازی می کرد و از طرف همه ی ایشان در بازی به عنوان پادشاه انتخاب شده بود.پیشامدی روی داد که هیچکس پیامدهای آن را پیش بینی نمی کرد.کوروش برطبق اصول ومقررات بازی چند نفری را به عنوان نگهبانان شخصی و پیام رسانان خویش تعیین کرده بود.هر یک به وظایف خویش آشنا بود و همه می بایست از فرمانها و دستورهای فرمانروای خود در بازی اطاعت کنند.

                                                                                       ادامه دارد.....

پدر ایران زمین قسمت دوم

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1396 ساعت 05:16 ب.ظ

عالییییییییییی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد